سلام به همه بر بچه های خوب کلاس
ای بابا ای بابا تموم شد دیگه .......................
دیدین چه زود گذشت به همین زودی یا حتی از اینم سریعتر بقیشم میگذره
دانشگاهمونم تموم شد
نمیدونم دقت کردین که این روزا داریم آخرین کلاسای تئوریمون رو میریم
اسم این مطلب رو میزارم هرچه میخواهد دل تنگت بگو...............
هرچی از گله و شکایت گرفته از بچه ها تا خاطره و درد دل و گزیه وسوتی .....................هرچی خاطره از این روزا داری بگو...............
علیرضاجان تابوده دنیا همین بوده روزامیاد ومیره
وبلاگتون رولینک کردم خوشحال میشم لینکمون کنی............
و تا بوده دنیا مزخرف بوده
مرسی .............
شاید آن لحظه که سهراب نوشت:(تاشقایق هست زندگی باید کرد . . .) خبر از دل پر درد گل یاس نداشت!
باید اینطور نوشت هرگلی هم باشد چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجباریست لاجرم باید زیست . . .
سلام عزیزم مرسی که نظر نوشتی
زندگیت تو تمام دورانش خوب و قشنگ باشه ..............
متین جان
خب ازکجا میدونی متین قربانیه؟شاید مهسا قوچانیه؟
خوب میدونم دیگه ..............
متین قربانیه.................
قایقی خواهم ساخت
قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
قایق از تور تهی
و دل از آرزوی مروارید،
همچنان خواهم راند.
نه به آبیها دل خواهم بست
نه به دریا-پریانی که سر از خاک به در میآرند
و در آن تابش تنهایی ماهیگیران
میفشانند فسون از سر گیسوهاشان.
همچنان خواهم راند.
همچنان خواهم خواند:
"دور باید شد، دور."
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود.
هیچ آیینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود.
دور باید شد، دور.
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجرههاست."
همچنان خواهم خواند.
همچنان خواهم راند.
پشت دریاها شهری است
که در آن پنجرهها رو به تجلی باز است.
بامها جای کبوترهایی است که به فواره هوش بشری مینگرند.
دست هر کودک ده ساله شهر، خانه معرفتی است.
مردم شهر به یک چینه چنان مینگرند
که به یک شعله، به یک خواب لطیف.
خاک، موسیقی احساس تو را میشنود
و صدای پر مرغان اساطیر میآید در باد.
پشت دریاها شهری است
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است.
شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند.
پشت دریاها شهری است!
قایقی باید ساخت
مرسی خیلی قشنگ بودش ولی میگم نرو .......................
زندگی یک پاداش است نه یک مکافات!فرصتی است کوتاه تاببالی؛بیابی؛ بدانی؛ بیندیشی؛بفهمی ؛وزیبابنگری
ودرنهایت در خاطره هابمانی ......